سيماى حقيقت
ابوبصير از دوستان روشن دل اما باقر عليه السلام در يكى از سالها در
مراسم
حجبه همراه آن امام طواف مىكرد. او مىگويد:
از زيادى صداها و تكبيرهاى حجاج به
شگفت آمدم و
به امام عرضه داشتم: «ما اكثر الحجيج و اكثر
الضجيج; چه قدر حاجى زياد
شده است و سر و صداها چه قدر بيشتر شده.»
در اين موقع امام عليه السلام فرمود: «يا ابا بصير! ما اقل الحجيج و
اكثر
الضجيج; اى ابابصير! چه قدر حاجى كم است اما
سر و صدا زياد است.» آيا مىخواهى
راستى گفتهام
را ثابت كنم و خودت با چشم خويش حقيقت گفتار
مرا ببينى؟
عرض كردم: چه طور ممكن است اى مولاى من؟!
فرمود:
«جلوتر بيا!» من به امام باقر عليه السلام نزديك شدم. دست مبارك را بر
چشمهايم كشيد
و چند جمله دعا كرد. در اين حال من بينايى خود
را باز يافتم. امام
باقر عليه السلام فرمود:
اى ابا بصير! حالا به حاجيان طواف كننده بنگر. هنگامى كه به جمعيت
نگاه
كردم، بسيارى از مردم را به صورت ميمون و
خوكهايى ديدم كه در گرد كعبه در
حالتحركت
بودند و افراد با ايمان و حاجيان حقيقى در
ميان آنان مانند نورى در
ظلمات مىدرخشيدند. عرض كردم:
«اى مولاى من! درست فرمودى و حقيقت گفتار شما بر من ثابتشد، «ما اقل
الحجيج
و اكثر الضجيج; چه قدر حاجى كم و سر و صدا
زياد است.» آن گاه حضرت لبهاى مبارك را
به حركت در
آورد و با خواندن دعائى، چشمهاى من به حالت
اول برگشت.
|